صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل طراح قالب | ||
|
انتظار یعنی .... مفهوم انتظار رو باید از یه مادر پرسید ... یه مادر منتظر .... هفته ی پیش بود شب وداع با شهید گمنام ... شهید گمنامی که آورده بودنش به شهرمون و خیلی غریبانه تشییع شد .... شب وداع بود ... یه مادری کنارمون بود که نگاهش به این شهید فرق میکرد ... یه مادر منتظر بود .... بعد از مراسم اومد کنار تابوت این شهید خوش نام و شروع کرد به درد و دل .... مادر جاویدالاثر اسماعیل کرمانی .... یه جایی از دردودلش رو هیچوقت از یادم نمیره ... میگفت نصفه شب که زنگ خونه به صدا درمیاد ... هراسون پا میشم و میگم حتما گمشده ی من اومده ..... چقدر هم عاشقانه درد و دل میکرد ....در خواستی داشت از این شهید غریب... به این شهید میگفت سلام منو به اسماعیل برسون و بگو یه نشونی از خودش برامون بفرسته .... خیلی سخته .... خیلی .... من و تو چه میفهمیم از داغ دل این مادرها .... من و تو چه میفهمیم از انتظار .... به امید اینکه انتظار این مادرهای منتظر به پایان برسه .... دل این مادر ها ... دل این خانواده ها ... همینجوریش هم شکسته ...کاش بتونیم با کارهامون نمک نپاشیم .... ممنونم ازتون - یاحق برچسبها: [ پنج شنبه 8 آبان 1393برچسب:مادر جاویدالاثر اسماعیل کرمانی,انتظار, ] [ 12:20 ] [ آرمیتا ]
|
|
[ طراحي : بيرق عشق ] |